معنی فارسی freedwomen

B2

freedwomen به زنانی اشاره دارد که از وضعیت بندگی یا حبس آزاد شده‌اند.

Women who have been liberated from slavery or bondage.

example
معنی(example):

freedwomen نقش مهمی در جوامع خود ایفا کردند.

مثال:

Freedwomen played a significant role in their communities.

معنی(example):

داستان‌های freedwomen اغلب در تاریخ ناگفته باقی مانده است.

مثال:

The stories of freedwomen are often untold in history.

معنی فارسی کلمه freedwomen

:

freedwomen به زنانی اشاره دارد که از وضعیت بندگی یا حبس آزاد شده‌اند.