معنی فارسی freefalled
B1سقوط آزاد به معنای سقوط از جایی بدون هیچگونه کنترل یا حمایتی است.
To fall freely under the influence of gravity, typically from a height.
- VERB
example
معنی(example):
او از آسمان به داخل آب آزاد سقوط کرد.
مثال:
He freefalled from the sky into the water.
معنی(example):
پس از اینکه آزاد سقوط کرد، احساس آدرنالین شدیدی کرد.
مثال:
After he freefalled, he felt a rush of adrenaline.
معنی فارسی کلمه freefalled
:
سقوط آزاد به معنای سقوط از جایی بدون هیچگونه کنترل یا حمایتی است.