معنی فارسی freefalls

B1

جمع سقوط آزاد به چندین مورد از سقوط آزاد اشاره دارد که ممکن است درباره آن مستنداتی وجود داشته باشد.

Multiple instances of free-fall, often captured in movies or videos.

verb
معنی(verb):

To drop in a state of freefall.

example
معنی(example):

او سقوط‌های آزادش را در یک ویدیوی هیجان‌انگیز مستند کرد.

مثال:

He documented his freefalls in a thrilling video.

معنی(example):

سقوط‌های آزاد اغلب برای مستندهای ورزشی ثبت می‌شوند.

مثال:

Freefalls are often recorded for sports documentaries.

معنی فارسی کلمه freefalls

: معنی freefalls به فارسی

جمع سقوط آزاد به چندین مورد از سقوط آزاد اشاره دارد که ممکن است درباره آن مستنداتی وجود داشته باشد.