معنی فارسی frictionlessness

B2

عدم وجود اصطکاک، وضعیتی که در آن حرکت بدون هیچ مقاومتی انجام می‌شود.

The state or quality of having no friction, allowing for more efficient movement.

example
معنی(example):

عدم وجود اصطکاک می‌تواند کارایی ماشین‌ها را افزایش دهد.

مثال:

Frictionlessness can improve the efficiency of machines.

معنی(example):

مهندسان در طراحی‌های جدید برای عدم وجود اصطکاک تلاش می‌کنند.

مثال:

Engineers strive for frictionlessness in new designs.

معنی فارسی کلمه frictionlessness

:

عدم وجود اصطکاک، وضعیتی که در آن حرکت بدون هیچ مقاومتی انجام می‌شود.