معنی فارسی frictionproof

B1

ضد اصطکاک؛ مواد یا پوشش‌هایی که به گونه‌ای طراحی شده‌اند که مقاومت بالایی در برابر اصطکاک دارند و به راحتی ساییده نمی‌شوند.

A term used to describe materials or coatings that resist wear due to friction.

example
معنی(example):

این ماده ضد اصطکاک است، بنابراین به راحتی فرسوده نمی‌شود.

مثال:

This material is frictionproof, so it won’t wear down easily.

معنی(example):

پوشش‌های ضد اصطکاک در بسیاری از کاربردهای صنعتی استفاده می‌شوند.

مثال:

Frictionproof coatings are used in many industrial applications.

معنی فارسی کلمه frictionproof

:

ضد اصطکاک؛ مواد یا پوشش‌هایی که به گونه‌ای طراحی شده‌اند که مقاومت بالایی در برابر اصطکاک دارند و به راحتی ساییده نمی‌شوند.