معنی فارسی from the bottom up
B1از ریشه و بنیاد کار را شروع کردن و رشد دادن.
To develop or construct something starting from the most basic level.
- IDIOM
example
معنی(example):
آنها بعد از فاجعه شهر را از پایه دوباره ساختند.
مثال:
They rebuilt the city from the bottom up after the disaster.
معنی(example):
این پروژه هدفش توسعه جامعه از پایین به بالا است.
مثال:
The project aims to develop the community from the bottom up.
معنی فارسی کلمه from the bottom up
:
از ریشه و بنیاد کار را شروع کردن و رشد دادن.
