معنی فارسی frontspieces
B1صفحات جلویی چندگانه که به طور خاص در کتابها یا آلبومها طراحی شدهاند.
Multiple ornamental or significant pages at the front of books or collections.
- NOUN
example
معنی(example):
موزه چندین صفحه جلویی از دورههای تاریخی مختلف را به نمایش گذاشت.
مثال:
The museum displayed several frontspieces from different historical periods.
معنی(example):
جمعآورندگان اغلب به دنبال صفحات جلویی نادر برای افزایش کلکسیونهای خود هستند.
مثال:
Collectors often seek rare frontspieces to enhance their collections.
معنی فارسی کلمه frontspieces
:صفحات جلویی چندگانه که به طور خاص در کتابها یا آلبومها طراحی شدهاند.