معنی فارسی fruiteries

B1

چندین فروشگاه میوه، مکان‌هایی که در آن میوه‌ها به فروش می‌رسند.

Multiple stores that sell fruits, often highlighting different selections.

example
معنی(example):

فروشگاه‌های میوه در سراسر شهر برای بهترین قیمت‌ها با هم رقابت می‌کنند.

مثال:

The fruiteries across town compete for the best prices.

معنی(example):

در این منطقه چندین فروشگاه میوه وجود دارد که هر کدام پیشنهادات منحصر به فردی دارند.

مثال:

There are several fruiteries in the area, each with unique offerings.

معنی فارسی کلمه fruiteries

: معنی fruiteries به فارسی

چندین فروشگاه میوه، مکان‌هایی که در آن میوه‌ها به فروش می‌رسند.