معنی فارسی fruitery

B1

فروشگاه یا مکانی که در آن میوه‌ها به فروش می‌رسند، ممکن است مختلف از دیگر فروشگاه‌ها به دلیل تنوع میوه‌ها.

A store or place that sells fruits, often known for its variety.

example
معنی(example):

فروشگاه میوه تنوع وسیعی از میوه‌های عجیب و غریب داشت.

مثال:

The fruitery had a wide variety of exotic fruits.

معنی(example):

دوست دارم برای میوه‌های گرمسیری تازه به فروشگاه میوه بروم.

مثال:

I like visiting the fruitery for fresh tropical fruits.

معنی فارسی کلمه fruitery

:

فروشگاه یا مکانی که در آن میوه‌ها به فروش می‌رسند، ممکن است مختلف از دیگر فروشگاه‌ها به دلیل تنوع میوه‌ها.