معنی فارسی fruitester

B1

شخصی که برای تعیین کیفیت یا طعم میوه‌ها آزمایش می‌کند.

A person who tests fruits to determine their quality or taste.

example
معنی(example):

فروشتن میوه، میوه‌های مختلف را برای بررسی شیرینی آن‌ها آزمایش کرد.

مثال:

The fruitester tested various fruits for their sweetness.

معنی(example):

به عنوان یک فروشتن میوه، او در انتخاب میوه‌های رسیده دقت خاصی دارد.

مثال:

As a fruitester, he has a keen eye for selecting ripe fruits.

معنی فارسی کلمه fruitester

:

شخصی که برای تعیین کیفیت یا طعم میوه‌ها آزمایش می‌کند.