معنی فارسی fruitfuller
B1شخصی که در زمینه بهبود تولید میوه فعالیت میکند.
A person engaged in improving fruit production or yields.
- NOUN
example
معنی(example):
فروشتن میوه به کشاورزان کمک کرد تا برداشت محصولات خود را به حداکثر برسانند.
مثال:
The fruitfuller helped farmers maximize their crop yields.
معنی(example):
در نقش خود به عنوان یک فروشتن میوه، به محلیها درباره شیوههای کشاورزی پایدار آموزش داد.
مثال:
In her role as a fruitfuller, she educated locals on sustainable farming practices.
معنی فارسی کلمه fruitfuller
:شخصی که در زمینه بهبود تولید میوه فعالیت میکند.