معنی فارسی fugitation

B1

فugitation، رویدادی است که در آن فرد به طور ناگهانی از موقعیتی فرار می‌کند.

An event where an individual suddenly flees from a situation.

example
معنی(example):

فرار ناگهانی او همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

Her sudden fugitation surprised everyone.

معنی(example):

فugitation گاهی اوقات یک واکنش طبیعی به ترس است.

مثال:

Fugitation is sometimes a natural response to fear.

معنی فارسی کلمه fugitation

: معنی fugitation به فارسی

فugitation، رویدادی است که در آن فرد به طور ناگهانی از موقعیتی فرار می‌کند.