معنی فارسی fulgural

B1

فلقی، به معنای مرتبط با نور یا روشنایی شدید، به ویژه در زمینه برق و رعد و برق.

Relating to or resembling lightning or brilliant flashes of light.

example
معنی(example):

رعد و برق در تابش خود فلقی بود.

مثال:

The lightning was fulgural in its brightness.

معنی(example):

فلاش فلقی آسمان شب را روشن کرد.

مثال:

The fulgural flash illuminated the night sky.

معنی فارسی کلمه fulgural

:

فلقی، به معنای مرتبط با نور یا روشنایی شدید، به ویژه در زمینه برق و رعد و برق.