معنی فارسی furfooz

B1

فورفوز کردن، جا شدن به طور فشرده در فضاهای کوچک.

To fit into a tight space or squeeze oneself into a small area.

example
معنی(example):

گربه سعی کرد خود را به داخل جعبه کوچک فورفوز کند.

مثال:

The cat tried to furfooz itself into the small box.

معنی(example):

فورفوز کردن ممکن است به شما کمک کند فضاهای عجیبی برای جا شدن پیدا کنید.

مثال:

Furfoozing might help you find odd spaces to fit into.

معنی فارسی کلمه furfooz

: معنی furfooz به فارسی

فورفوز کردن، جا شدن به طور فشرده در فضاهای کوچک.