معنی فارسی gaun

B1

بی‌مزّه، اشاره به چیزی که موجود نیست یا نشانه‌ای از خود ندارد.

Something that is not present or lacks distinct characteristics.

example
معنی(example):

سبک هنرمند فراری بود و اغلب برای مخاطب بی‌مزّه به نظر می‌رسید.

مثال:

The artist’s style was elusive, often feeling gaun to the audience.

معنی(example):

شخصیت او بی‌مزّه بود و برقراری ارتباط دشوار بود.

مثال:

His personality was gaun, making it hard to connect.

معنی فارسی کلمه gaun

: معنی gaun به فارسی

بی‌مزّه، اشاره به چیزی که موجود نیست یا نشانه‌ای از خود ندارد.