معنی فارسی gimbawawed

B1

احساس بسیار زیادی از هیجان و شادی.

To be filled with excitement or joy, often expressed in an exaggerated manner.

example
معنی(example):

فیلم با هیجان گیم باوید شد!

مثال:

The movie was gimbawawed with excitement!

معنی(example):

همه در طول رژه جشنواره هیجان زده بودند.

مثال:

Everyone was gimbawawed during the festival parade.

معنی فارسی کلمه gimbawawed

: معنی gimbawawed به فارسی

احساس بسیار زیادی از هیجان و شادی.