معنی فارسی goboes

B1

نوعی ابزار یا وسایل که معمولاً در کارگاه‌ها استفاده می‌شود.

A type of tool or materials used in specific crafts or trades, often found in a workshop.

example
معنی(example):

گوبوها به طور منظم در کارگاه چیده شده بودند.

مثال:

The goboes were lined up neatly in the workshop.

معنی(example):

او گوبوهای نادر را برای نمایش خود جمع‌آوری کرد.

مثال:

He collected rare goboes for his display.

معنی فارسی کلمه goboes

:

نوعی ابزار یا وسایل که معمولاً در کارگاه‌ها استفاده می‌شود.