معنی فارسی griffinesque

B2

به ویژگی‌های مرتبط با گریفین‌ها اشاره دارد، که می‌تواند به زیبایی یا رمزآلودگی باشد.

Relating to or resembling a griffin, typically in a beautiful or mysterious way.

example
معنی(example):

فیلم کیفیتی گریفینسکی داشت که بینندگان را جذب کرد.

مثال:

The movie had a griffinesque quality that captivated viewers.

معنی(example):

سبک نوشتاری او اغلب به عنوان گریفینسکی توصیف می‌شد.

مثال:

His writing style was often described as griffinesque.

معنی فارسی کلمه griffinesque

: معنی griffinesque به فارسی

به ویژگی‌های مرتبط با گریفین‌ها اشاره دارد، که می‌تواند به زیبایی یا رمزآلودگی باشد.