معنی فارسی groundbreaker
B2پیشرو، چیزی یا کسی که نوآوری را معرفی کرده و در یک زمینه خاص به تغییرات اساسی میانجامد.
Something or someone that initiates significant change or innovation.
- NOUN
example
معنی(example):
قانون جدید یک پیشرو واقعی در حفاظت از محیط زیست است.
مثال:
The new law is a real groundbreaker in environmental protection.
معنی(example):
نوآوری او به عنوان یک پیشرو در فناوری شناخته میشد.
مثال:
His innovation was considered a groundbreaker in technology.
معنی فارسی کلمه groundbreaker
:
پیشرو، چیزی یا کسی که نوآوری را معرفی کرده و در یک زمینه خاص به تغییرات اساسی میانجامد.