معنی فارسی gutsiness
B2جرأت، شهامت و توانایی انجام کارهای دشوار یا خطرناک.
The quality of being courageous and bold in facing risks or challenges.
- NOUN
example
معنی(example):
جرأت او به او کمک کرد تا از آنچه به آن اعتقاد داشت دفاع کند.
مثال:
Her gutsiness helped her to stand up for what she believed in.
معنی(example):
داشتن روحیه جسور میتواند اغلب به فرصتهای عالی منجر شود.
مثال:
Being gutsy can often lead to great opportunities.
معنی فارسی کلمه gutsiness
:
جرأت، شهامت و توانایی انجام کارهای دشوار یا خطرناک.