معنی فارسی halflives
B2نیمهعمرها، مدت زمانهای متفاوتی که در آنها مواد به نصف کاهش مییابند.
The terms that describe the varying times it takes for substances to decay to half their original quantity.
- NOUN
example
معنی(example):
ایزوتوپهای مختلف نیمهعمرهای متفاوتی دارند.
مثال:
Different isotopes have different halflives.
معنی(example):
مطالعه نیمهعمرها به درک تجزیه پرتوزا کمک میکند.
مثال:
Studying halflives helps in understanding radioactive decay.
معنی فارسی کلمه halflives
:
نیمهعمرها، مدت زمانهای متفاوتی که در آنها مواد به نصف کاهش مییابند.