معنی فارسی halfness
B1نیمهبودن، به حالتی اشاره دارد که چیزی ناقص یا در حالتی از تقسیم یا کاهش قرار دارد.
The state of being halfway or incomplete.
- NOUN
example
معنی(example):
نیمهبودن شیء آن را ناپایدار کرد.
مثال:
The halfness of the object made it unstable.
معنی(example):
در ریاضیات، ما اغلب درباره مفهوم نیمهبودن بحث میکنیم.
مثال:
In mathematics, we often discuss the concept of halfness.
معنی فارسی کلمه halfness
:
نیمهبودن، به حالتی اشاره دارد که چیزی ناقص یا در حالتی از تقسیم یا کاهش قرار دارد.