معنی فارسی hemispasm
B1نیمهاسپاسم، انقباض غیرارادی یک یا چند عضله یک طرف بدن.
An involuntary muscle contraction that affects one side of the body.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک نیمهاسپاسم را تجربه کرد که باعث ناراحتی در عضلات صورتش شد.
مثال:
He experienced a hemispasm which caused discomfort in his facial muscles.
معنی(example):
نیمهاسپاسمها میتوانند بر هماهنگی و حرکت تأثیر بگذارند.
مثال:
Hemis spasms can affect coordination and movement.
معنی فارسی کلمه hemispasm
:
نیمهاسپاسم، انقباض غیرارادی یک یا چند عضله یک طرف بدن.