معنی فارسی hermitic
B2منطبق بر زندگی انزواطلبانه، به نوعی زندگی اشاره دارد که در آن فرد از جامعه جدا میشود.
Relating to the lifestyle of a hermit, often characterized by seclusion and withdrawal from society.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سبک زندگی انزواطلبانهاش او را از حواسپرتیها دور نگه داشت.
مثال:
His hermitic lifestyle kept him away from distractions.
معنی(example):
جامعه انزواطلب یک مجموعه از باورها و شیوههای مشترک داشت.
مثال:
The hermitic community shared a set of beliefs and practices.
معنی فارسی کلمه hermitic
:
منطبق بر زندگی انزواطلبانه، به نوعی زندگی اشاره دارد که در آن فرد از جامعه جدا میشود.