معنی فارسی hinderlands

B2

مناطق دورافتاده و ناآشنا که از زندگی شهری دور هستند.

Remote areas that are isolated from the mainstream or urban life.

example
معنی(example):

حوزه‌های دورافتاده به سختی قابل دسترسی بودند.

مثال:

The remote hinderlands were difficult to access.

معنی(example):

بسیاری از حیوانات وحشی در مناطق دورافتاده دور از فعالیت‌های انسانی زندگی می‌کنند.

مثال:

Many wild animals live in the hinderlands away from human activity.

معنی فارسی کلمه hinderlands

: معنی hinderlands به فارسی

مناطق دورافتاده و ناآشنا که از زندگی شهری دور هستند.