معنی فارسی hooflike

B1

سم‌مانند، اشاره به خصوصیاتی که شباهت به سم دارند.

Resembling or characteristic of hooves.

example
معنی(example):

ساختارهای سم‌مانند روی حیوان به آن کمک کرد تا در گل حرکت کند.

مثال:

The hooflike structures on the animal helped it navigate through mud.

معنی(example):

پاهای سم‌مانند آن را شناگری عالی ساخت.

مثال:

Its hooflike feet made it an excellent swimmer.

معنی فارسی کلمه hooflike

: معنی hooflike به فارسی

سم‌مانند، اشاره به خصوصیاتی که شباهت به سم دارند.