معنی فارسی householdry

B1

دانش و مهارت‌های مربوط به مدیریت خانه و امور روزمره آن.

Knowledge and skills related to managing a household and its daily affairs.

example
معنی(example):

مهارت‌های مدیریت خانه او به‌وسیله بسیاری تحسین می‌شود.

مثال:

Her householdry skills are admired by many.

معنی(example):

یادگیری مدیریت خانه می‌تواند زمان و پول را صرفه‌جویی کند.

مثال:

Learning householdry can save time and money.

معنی فارسی کلمه householdry

: معنی householdry به فارسی

دانش و مهارت‌های مربوط به مدیریت خانه و امور روزمره آن.