معنی فارسی housewifish

B1

به ویژگی‌های خانم‌ خانه‌دار اشاره دارد.

Having characteristics typical of a housewife.

example
معنی(example):

او اغلب در خانه لباس‌های همسرانه می‌پوشید.

مثال:

She often wore housewifish dresses while at home.

معنی(example):

دکوراسیون کاملاً همسرانه بود، با الگوهای گل‌دار و رنگ‌های گرم.

مثال:

The decor was quite housewifish, with floral patterns and warm colors.

معنی فارسی کلمه housewifish

: معنی housewifish به فارسی

به ویژگی‌های خانم‌ خانه‌دار اشاره دارد.