معنی فارسی illusively
B1به طرز فریبدهنده، به نوعی از بیان یا شکلگیری اشاره دارد که معمولاً به سختی قابل درک است.
In a manner that is misleading or creates an illusion.
- ADVERB
example
معنی(example):
این فیلم به طرز خیالی جالب بود و ما را در شگفتی گذاشت.
مثال:
The movie was illusively enchanting, leaving us in wonder.
معنی(example):
او به طرز خیالی صحبت کرد و درک نیت واقعیاش را سخت کرد.
مثال:
He spoke illusively, making it hard to understand his true intentions.
معنی فارسی کلمه illusively
:
به طرز فریبدهنده، به نوعی از بیان یا شکلگیری اشاره دارد که معمولاً به سختی قابل درک است.