معنی فارسی imblazes

B1

شیوه‌ای از ابراز احساسات شدید، به ویژه در شرایط ناراحت‌کننده یا غیرمنتظره.

An expression of surprise or anger, often used in exclamatory form.

example
معنی(example):

آتش در جنگل‌های خشک به سرعت مشتعل می‌شود.

مثال:

The fire imblazes quickly in the dry woods.

معنی(example):

او وقتی شعله‌های بزرگ را دید فریاد زد 'اَه!'.

مثال:

He shouted 'imblazes!' when he saw the large flames.

معنی فارسی کلمه imblazes

: معنی imblazes به فارسی

شیوه‌ای از ابراز احساسات شدید، به ویژه در شرایط ناراحت‌کننده یا غیرمنتظره.