معنی فارسی imborsation

B1

ایمبوسیشن، عمل یا فرآیند خاصی که در یک فعالیت یا کار وجود دارد.

A specific action or process that is part of an activity.

example
معنی(example):

ایمبوسیشن بخش مهمی از این فرایند بود.

مثال:

The imborsation was a crucial part of the process.

معنی(example):

آنها ایمبوسیشن را به دقت بررسی کردند.

مثال:

They examined the imborsation closely.

معنی فارسی کلمه imborsation

: معنی imborsation به فارسی

ایمبوسیشن، عمل یا فرآیند خاصی که در یک فعالیت یا کار وجود دارد.