معنی فارسی imbraceries

C1

کلمه جمع اثرات ایمبراکری؛ نقش‌های تزیینی که در معماری موجود هستند.

Plural form of imbracery, referring to multiple decorative architectural patterns or designs.

example
معنی(example):

موزه مجموعه‌ای از اثرات ایمبراکری از فرهنگ‌های مختلف را به نمایش گذاشت.

مثال:

The museum displayed a collection of imbraceries from different cultures.

معنی(example):

او به مطالعه ایمبراکری‌های مختلف در ساختمان‌های تاریخی پرداخت.

مثال:

She studied the various imbraceries used in historical buildings.

معنی فارسی کلمه imbraceries

: معنی imbraceries به فارسی

کلمه جمع اثرات ایمبراکری؛ نقش‌های تزیینی که در معماری موجود هستند.