معنی فارسی imitational

B1

تقلیدی، مربوط به عمل یا فرآیند تقلید.

Relating to or characterized by imitation.

example
معنی(example):

فعالیت‌های تقلیدی به دانش‌آموزان کمک کرد تا بهتر یاد بگیرند.

مثال:

The imitational activities helped students learn better.

معنی(example):

هنر تقلیدی می‌تواند اطلاعات زیادی درباره فرهنگ نشان دهد.

مثال:

Imitational art can reveal much about culture.

معنی فارسی کلمه imitational

: معنی imitational به فارسی

تقلیدی، مربوط به عمل یا فرآیند تقلید.