معنی فارسی imitationist

B1

تقلیدکننده، شخصی که هنر یا سبک دیگران را تقلید می‌کند.

A person who practices imitation, especially in art.

example
معنی(example):

تقلیدکننده بر روی کپی کردن هنرمندان معروف تمرکز کرد.

مثال:

The imitationist focused on copying famous artists.

معنی(example):

تقلیدکننده بودن می‌تواند بینش‌های منحصر به فردی در هنر ارائه دهد.

مثال:

Being an imitationist can offer unique insights into art.

معنی فارسی کلمه imitationist

: معنی imitationist به فارسی

تقلیدکننده، شخصی که هنر یا سبک دیگران را تقلید می‌کند.