معنی فارسی immemorially
C1از دیرباز، به زمانی بسیار دور اشاره دارد که هیچ چیز از آن قابل به یادآوری نیست.
For a very long time in the past; from ancient times.
- ADVERB
example
معنی(example):
این رسم از دیرباز وجود داشته است.
مثال:
This custom has existed immemorially.
معنی(example):
داستان این شهر به صورت غیرقابل فراموشی منتقل شده است.
مثال:
The story of the town has been passed down immemorially.
معنی فارسی کلمه immemorially
:
از دیرباز، به زمانی بسیار دور اشاره دارد که هیچ چیز از آن قابل به یادآوری نیست.