معنی فارسی immensurable

C1

غیرقابل اندازه‌گیری، به ویژه در مورد احساسات یا تجربیات.

Not able to be measured; vast or immeasurable.

example
معنی(example):

عشقی که او به خانواده‌اش می‌ورزید، غیرقابل اندازه‌گیری بود.

مثال:

The love she felt for her family was immensurable.

معنی(example):

این از دست دادن به عنوان غیرقابل اندازه‌گیری توسط جامعه عنوان شد.

مثال:

The loss was termed as immensurable by the community.

معنی فارسی کلمه immensurable

: معنی immensurable به فارسی

غیرقابل اندازه‌گیری، به ویژه در مورد احساسات یا تجربیات.