معنی فارسی immensurate

B1

پاسخ یا اندازه‌گیری که با مساحت یا مقدار خاصی قابل مقایسه نیست و نمی‌توان آن را اندازه‌گیری کرد.

Not able to be measured or compared.

example
معنی(example):

نتایج با انتظارات بسیار مطابقت داشت.

مثال:

The results were immensurate with the expectations.

معنی(example):

ثروتش در مقایسه با دیگران بسیار زیاد به نظر می‌رسید.

مثال:

His wealth seemed immensurate compared to others.

معنی فارسی کلمه immensurate

: معنی immensurate به فارسی

پاسخ یا اندازه‌گیری که با مساحت یا مقدار خاصی قابل مقایسه نیست و نمی‌توان آن را اندازه‌گیری کرد.