معنی فارسی immensurableness
C2عدم توانایی اندازهگیری، به معنای ویژگیها یا ناتوانیهای خاص.
The state of being immeasurable; vastness.
- NOUN
example
معنی(example):
عدمقابلیت اندازهگیری طبیعت فراتر از درک انسان است.
مثال:
The immensurableness of nature is beyond human comprehension.
معنی(example):
عدمقابلیت اندازهگیری دانش او همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
Her immensurableness of knowledge impressed everyone.
معنی فارسی کلمه immensurableness
:
عدم توانایی اندازهگیری، به معنای ویژگیها یا ناتوانیهای خاص.