معنی فارسی imminution
B1قریبالوقوعی، نزدیک به وقوع، به خطر یا پدیدهای که به زودی اتفاق خواهد افتاد، اشاره دارد.
The state of being about to happen or occur soon.
- NOUN
example
معنی(example):
همه به مناسبت ورود قریبالوقوع بهار جشن گرفتند.
مثال:
The imminent arrival of spring was celebrated by all.
معنی(example):
به نظر میرسد که خطر قریبالوقوعی در منطقه وجود دارد.
مثال:
There seems to be an imminent danger in the area.
معنی فارسی کلمه imminution
:
قریبالوقوعی، نزدیک به وقوع، به خطر یا پدیدهای که به زودی اتفاق خواهد افتاد، اشاره دارد.