معنی فارسی immis
B1امیاس، فعل به معنای ریختن یا افزودن چیزی در داخل مایع یا مخلوط.
To pour or add something into a mixture or liquid.
- VERB
example
معنی(example):
مایع در ظرف بزرگ امیاس بود.
مثال:
The liquid was immis in the large container.
معنی(example):
امیاس به معنای ریختن چیزی به مخلوط است.
مثال:
To immis something means to pour it into a mixture.
معنی فارسی کلمه immis
:
امیاس، فعل به معنای ریختن یا افزودن چیزی در داخل مایع یا مخلوط.