معنی فارسی immutate
B1تغییر ندادن یا ثابت نگه داشتن یک وضعیت در سیستمها و دادهها.
To be unable to change or alter something that is already fixed.
- VERB
example
معنی(example):
شما نمیتوانید چیزی را که از قبل ثابت شده تغییر دهید.
مثال:
You cannot immutate what is already fixed.
معنی(example):
نرمافزار به گونهای طراحی شده است که به دلایل امنیتی دادهها را تغییر ندهد.
مثال:
The software is designed to immutate data for security reasons.
معنی فارسی کلمه immutate
:
تغییر ندادن یا ثابت نگه داشتن یک وضعیت در سیستمها و دادهها.