معنی فارسی impen

B1

پایداری، ثبات، و عدم تسلیم در برابر مشکلات.

Steadfast; not yielding or giving up.

example
معنی(example):

سگی که به صاحبش وفادار ماند.

مثال:

The impen dog remained loyal to its owner.

معنی(example):

با وجود دشواری‌ها، او نیرومند بود و به کارش ادامه داد.

مثال:

Despite hardships, he was impen and continued his work.

معنی فارسی کلمه impen

: معنی impen به فارسی

پایداری، ثبات، و عدم تسلیم در برابر مشکلات.