معنی فارسی imperance

B1

اهمیت، ارزش یا فایده یک چیز که ممکن است نادیده گرفته شود.

The importance, value, or benefit of something that may be overlooked.

example
معنی(example):

اهمیت طبیعت اغلب نادیده گرفته می‌شود.

مثال:

The imperance of nature is often overlooked.

معنی(example):

مطالعه اهمیت مهربانی می‌تواند زندگی‌ها را تغییر دهد.

مثال:

Studying the imperance of kindness can change lives.

معنی فارسی کلمه imperance

: معنی imperance به فارسی

اهمیت، ارزش یا فایده یک چیز که ممکن است نادیده گرفته شود.