معنی فارسی imperatival

B2

به شکل دستوری، اشاره به جملاتی که برای دادن دستورات استفاده می‌شوند.

Relating to the imperative mood, used for giving commands.

example
معنی(example):

فرم دستوری فعل برای دستورات استفاده می‌شود.

مثال:

The imperatival form of the verb is used for commands.

معنی(example):

یادگیری جملات دستوری می‌تواند مهارت‌های زبانی شما را بهبود بخشد.

مثال:

Learning imperatival sentences can improve your language skills.

معنی فارسی کلمه imperatival

: معنی imperatival به فارسی

به شکل دستوری، اشاره به جملاتی که برای دادن دستورات استفاده می‌شوند.