معنی فارسی imperialistically
B1بهطور امپراتوریگرایانه، به صورت عمل یا اندیشهای که شامل برتری یا تسلط بر دیگران باشد.
In a manner that relates to or is characteristic of an empire or imperialism.
- ADVERB
example
معنی(example):
این ملت بهطور امپراتوریگرایانهای نسبت به همسایگانش عمل کرد.
مثال:
The nation acted imperialistically towards its neighbors.
معنی(example):
دیدگاههای او اغلب به خاطر تمایل بیش از حد به امپراتوریگرایی مورد انتقاد قرار میگرفت.
مثال:
His views were often criticized for being too imperialistically inclined.
معنی فارسی کلمه imperialistically
:
بهطور امپراتوریگرایانه، به صورت عمل یا اندیشهای که شامل برتری یا تسلط بر دیگران باشد.