معنی فارسی imperialities

B1

امپراتوری‌گری‌ها، ویژگی‌ها یا جنبه‌های متعدد مرتبط با انواع مختلف امپراتوری‌ها.

Multiple instances or qualities of being imperial or relating to empires.

example
معنی(example):

امپراتوری‌گرایی چندین کشور تاریخ این منطقه را شکل داد.

مثال:

The imperialities of several nations shaped the region's history.

معنی(example):

بحث‌ها درباره امپراتوری‌گری‌ها غالباً شامل دینامیک‌های قدرت است.

مثال:

Discussions about imperialities often involve power dynamics.

معنی فارسی کلمه imperialities

: معنی imperialities به فارسی

امپراتوری‌گری‌ها، ویژگی‌ها یا جنبه‌های متعدد مرتبط با انواع مختلف امپراتوری‌ها.