معنی فارسی impersonable
B1غیرقابل نفوذ، به شخصی اطلاق میشود که نمیتوان به او نزدیک شد یا با او ارتباط برقرار کرد.
Difficult to approach or get to know; unwelcoming.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی شخصیتها غیرقابل نفوذ هستند و دیگران نمیتوانند به راحتی با آنها ارتباط برقرار کنند.
مثال:
Some personalities are impersonable, making it hard for others to connect.
معنی(example):
طبیعت غیرقابل نفوذ او، ایجاد دوستیها را دشوار میکرد.
مثال:
His impersonable nature made forming friendships difficult.
معنی فارسی کلمه impersonable
:
غیرقابل نفوذ، به شخصی اطلاق میشود که نمیتوان به او نزدیک شد یا با او ارتباط برقرار کرد.