معنی فارسی impersonalisation
C2غیرشخصیسازی، به روندی اطلاق میشود که در آن روابط انسانی و شخصی کمرنگ میشود.
The process of making something less personal or individualized.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرشخصیسازی ارتباطات در عصر دیجیتال نگرانکننده است.
مثال:
The impersonalisation of communication in the digital age is concerning.
معنی(example):
غیرشخصیسازی میتواند منجر به کمبود همدلی در تعاملات شود.
مثال:
Impersonalisation can lead to a lack of empathy in interactions.
معنی فارسی کلمه impersonalisation
:
غیرشخصیسازی، به روندی اطلاق میشود که در آن روابط انسانی و شخصی کمرنگ میشود.