معنی فارسی imperspicuous

C1

نامفهوم، هر چیزی که به وضوح قابل درک نباشد و امکان فهم آن دشوار باشد.

Not clearly understandable; hard to comprehend.

example
معنی(example):

دستورالعمل‌ها به حدی نامفهوم بودند که هیچ‌کس نتوانست آن‌ها را دنبال کند.

مثال:

The instructions were so imperspicuous that no one could follow them.

معنی(example):

سخنرانی نامفهوم او باعث سردرگمی حضار شد.

مثال:

His imperspicuous speech left the audience confused.

معنی فارسی کلمه imperspicuous

: معنی imperspicuous به فارسی

نامفهوم، هر چیزی که به وضوح قابل درک نباشد و امکان فهم آن دشوار باشد.