معنی فارسی imperspirable
C2تعریفناپذیر از نظر تعریق، به موادی اطلاق میشود که مانع از عبور رطوبت میشوند.
Not able to allow perspiration; preventing moisture escape.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این پارچه تعریقناپذیر است و آن را برای استفاده در شرایط مرطوب در فضای باز مناسب میسازد.
مثال:
The fabric is imperspirable, making it perfect for outdoor use in wet conditions.
معنی(example):
یک طراحی تعریقناپذیر برای جلوگیری از ورود رطوبت بسیار ضروری است.
مثال:
An imperspirable design is crucial for keeping moisture out.
معنی فارسی کلمه imperspirable
:
تعریفناپذیر از نظر تعریق، به موادی اطلاق میشود که مانع از عبور رطوبت میشوند.